از مظلومیتهای جمهوری اسلامی این است که عالیترین مقامات اجرایی آن «عملاً» علیه نظام انتخاباتی ای که خود از دل آن به قدرت رسیدهاند، موضع گیری میکنند و بدتر اینکه با این سخنان به کاهش مشارکت در انتخابات دامن میزنند. آن هم درست در حالی که درمجموع ۱۶ سال از سرنوشت یک کشور ۸۰ میلیونی را در اختیار داشته و اکنون به جای پاسخگویی فرار رو به جلو میکنند.
۱-رئیس جمهور دیروز برای چندمین بار طی دو هفته اخیر، شورای نگهبان را مخاطب قرار داد و کاهش احتمالی مشارکت را معلول عملکرد این نهاد دانست. این دیدگاه رئیس جمهور البته منحصر به او نیست و یک گروه سیاسی نیز با وی هم نظر است. اما این گزاره مثل هر گزاره دیگری نیاز به صحت سنجی دارد. در نظرسنجیهای داخلی و خارجی در هفتههای اخیر، عنصر شرایط اقتصادی و عملکرد مدیریتی دولت مهمترین متغیر مدنظر مردم برای شرکت در انتخابات بوده است. در موج چهارم نظرسنجی مجموعه «ایسپا» که در فروردین ماه انجام شده، نزدیک به ۳۷ درصد مردمی که قصد شرکت در انتخابات ندارند، به صراحت بهتر شدن شرایط اقتصادی را شرط شرکت میدانند. همچنین افزون بر ۲۰ درصد مردم نیز «به علت عملکرد دولت» به این جمع بندی رسیدهاند که تغییر رئیس جمهور در بهبود شرایط اقتصادی تأثیری ندارد. در میانگین چند نظرسنجی پس از انتخابات مجلس یازدهم که اسفند ۹۸ با مشارکت حدود ۴۲ درصدی برگزار شد، مسئله ردصلاحیت ها و نقش شورای نگهبان، کمتر از ۱۰ درصد در کاهش مشارکت نقش داشته و حتی نرخ مشارکت در همه حوزه ها حتی شهرهایی که نامزدهای اصلی همه سلایق سیاسی تأیید شده اند، به شکل معناداری کاهش داشته است. بهتر است آقای رئیس جمهور به صراحت پاسخ دهد احتمال دارد مردم به خاطر گرانی نان و برخی ارزاق که در همین یک هفته اخیر اتفاق افتاده یا از بین رفتن سرمایه شان در بورس در انتخابات کمتر شرکت کنند یا به خاطر ردصلاحیت چند نامزد یک گروه تند سیاسی. نکته جالب توجه این است که با توجه به اخبار شنیده شده به جز یک نامزد که دارای محکومیت قضایی بوده و نامنویسی وی غیرقانونی است، تقریباً همه نامزدهای اصلی جریان نزدیک به دولت و جریان اصلاح طلب در معرض تأیید صلاحیت قرار دارند، اما به طور قطع نمی توان یقین داشت که نرخ مشارکت بالا خواهد رفت.
۲-رئیس دولتهای نهم و دهم برای سومین بار طی دو هفته اخیر نسبت به ردصلاحیت خود هشدار داد. رئیس جمهور سابق در اظهارات دو روز پیش خود تأکید کرد تنها در صورتی رأی خواهد داد که تأیید صلاحیت شود. کسی منکر نیست که رئیس دولت دهم بدنه رأی قابل اعتنایی دارد که بخش کوچکی از آن ممکن است در صورت عدم احراز صلاحیت نامزد خود، قید انتخابات را بزنند. اما پرسش اینجاست در شرایطی که مشارکت حتی یک رأی در انتخابات، مستقیم در مؤلفههای قدرت کشور و سرعت حل مشکلات، اثرگذار است، چرا فردی که خود منتخب همین سیستم بوده، باید به ستیز با نظام انتخاباتی کشور بپردازد؟ متأسفانه بخشی از جریان هوادار رئیس دولت دهم در فضای مجازی نیز به شکل گسترده ای در تدارک فضاسازی برای روزهای منتهی به انتخابات هستند تا افراد بیشتری را به شرکت نکردن در انتخابات ترغیب کنند.
۳-رهبر انقلاب ۱۲ اردیبهشت امسال به صراحت از جریانهایی سخن گفتند که در پی دلسرد کردن مردم برای حضور در انتخابات هستند. در همین راستا به نظر میرسد برخی جریان های سیاسی که سالها در رأس مدیریت کشور بودهاند، خود را تنها الگوی موفق مدیریتی در جمهوری اسلامی میدانند. واضح است که در صورت حل تدریجی مشکلات حیات سیاسی این جریان ها به خطر افتاده و نام آنها از حافظه تاریخی مردم پاک خواهد شد. به همین دلیل این جریانها درصدد هستند با کاهش مشارکت، حداقلی بودن دولت بعدی را به عنوان چماقی بر سر مجریان بعدی کشور داشته باشند.
نظر شما